گرچه این پاسخ تا حدود زیادی پسنگرانه و تکراری است، اما نه تنها درس گرفتن از گذشته برای دیگران انگیزهبخش است، بلکه به این واقعیت هم اشاره دارد که هیچ مسیر درستی که صد درصد به موفقیت منتهی شود، وجود ندارد. اگر دائم این نکته را در ذهن تکرار کنید، از مزیتهای زیادی برخوردار میشوید. چند راهکار وجود دارد که کارآفرینان میتوانند با چنین ذهنیتی در مسیر موفقیت گام بردارند:
۱- مثبتنگر باشید
جملهای هست که در فیلمهای سینمایی، کتابها، مقالات و جاهای مختلف زیاد تکرار میشود: «چه میشود اگر...؟» در دورانهای زیادی از زندگی پیش میآید که ما برای آیندهی قابل پیشبینی، گزینه "منطق" را انتخاب میکنیم، اما نتیجه مورد نظر عایدمان نمیشود. به راستی چه چیزی به ما کمک میکند تا بر ترس از ناشناختهها فائق آییم؟ پاسخ این است: هیچ راه درست یا غلطی وجود ندارد. فقط برای تصمیمگیری، انعکاسی از تجربیات گذشته باشید و آنچه میخواهید در آینده به آن تبدیل شوید. نباید فکر کنید اگر کار غلط پیش برود، چه میشود؟ در بزنگاههای دشوار زندگی شخصی و حرفهای، در مییابید فرصتهایی برایتان فراهم شده است که به طرزی استثنایی شما را در یافتن مسیری کوتاهتر برای تبدیل شدن به آنچه میخواستید، یاری میکند. بنابراین مهم است که بیشتر از آنچه به یافتن راهی "منطقی" فکر کنید، به جلو رفتن و انجام کار با تکیه بر استعداد و توانتان فکر کنید. وقتی فرصتها خود را نشان میدهند، آنگاه سعی کنید به بهترین نتیجه یا جنبه مثبت مسیری که میپیمایید فکر کنید نه فقط بر اتفاقات بدی که ممکن است پیش آید. دلیلاش این است: تا امتحان نکنید، متوجه نخواهید شد که کارتان درست است یا غلط.
۲- از اشتباه نترسید
شما هم انسان هستید و انسان، جایزالخطاست. تجربه نشان داده است گر چه ممکن است یک کارآفرین همه فکر و ذهن خود را به یک شرکت اختصاص دهد اما سرانجام میلیونها دلار ضرر کند، اما با گذشت زمان متوجه خواهد شد که از اشتباهاش درس گرفته و حتی در آن مسیر با افراد جدیدی آشنا شده است. پیش آمده که این تجربیات و این افراد آنقدر ارزشمند بودند که کارآفرین اگر باز هم در موقعیت پیشین قرار میگرفت همان مسیر را می رفت تا آنها را بدست آورد.
نکته مهم این است که شکستها را شخصی نکنید. گرچه در همان لحظات، دشوار است که احساسات شخصی خود را در شکست دخیل نکنید، اما باید بدانید که این بخشی از تجربه بشری است. در واقع اینکه در لحظات دشوار نابود شوید یا نه، انتخاب شماست. در عوض می توانید آن درد را به یک نقشه راه جدید تبدیل کنید. این همان کلید موفقیت است.
۳- خود را رشد دهید
در کارآفرینی مهم نیست از چه نقطهای شروع کردهاید، مهم این است که با موقعیتهایتان چه کردهاید. داستانهای زیادی از افرادی شنیدهایم که در کودکی با فقر دستوپنجه نرم کردند و سالهای جوانی خود را در مشاغل رده پایین گذراندن اما توانستند خود را رشد دهند و کسبوکار خود را داشته باشند. همه اینها با باور شکل میگیرد، خودباوری و طرح این پرسش که چه کار میتوانم بکنم و ابزارهایی که با آنها میتوانم به اهدافم برسم کداماند؟
به محض اینکه ذهنتان به سمت این جمله برود: «من میتوانم این را انجام دهم.» به جای جمله: «غیرممکن بنظر میرسد، خیلی سختت است و...» شاهد رشد توانمندیهایتان خواهید شد.
درست است که موفقیت، مستلزم تلاش و صرف زمان است، اما دشوارترین بخش، فقط انجام دادن کار است. اگر حتی با تحمل شکست مدام به پیش بروید و با شکستهایتان رشد کنید، میتوانید به لحاظ شخصی و حرفهای بزرگ شوید. ترسیدن خوب است چون به این معناست که فرصتی پیش روی شما قرار گرفته است تا چیز جدیدی را تجربه کنید.
منبع: فوربس
نویسنده تامی پترسون
تبادل نظر